جوانی حضرت علی علیه السلام الگویی برای جوانان

- می گویند باید از حضرت علی (ع) الگو بگیریم!‌ اما چگونه؟!... من یک جوان هستم! یک جوان با خصوصیات خاص دوران جوانی! یک جوان با شور و نشاط خاص این دوران که به خنده و تفریح، به شور و احساسات نیاز دارد و به الگویی که مرا به شور آورد!

- با تمام این حرفها، باز هم بهترین الگو برای تو و برای همه،‌مولای متقیان است: و بخصوص جوانی شان!

- جوانی حضرت علی (ع) ؟!

الگو گرفتن یک الگو

- بله ! خود امیرالمؤمنین هم در جوانی شان، الگو داشته اند. الگویشان هم پیامبر بوده است. علی (ع) از شش سالگی همراه و همراز پیامبر و در خانه ایشان زندگی می کرده اند و در همه امور زندگی شان، حتی جزیی ترین مسائل هم به پیامبر اقتدا می نمودند. یعنی خود ایشان هم از یک انسان کامل و والای دیگر، الگو می گرفته اند.

- اما چگونه ؟!

- پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) همواره با هم بودند، از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خویشان، دعوت عمومی در خانه خدا و حتی سفرهای تبلیغی پیامبر. علی (ع) همیشه اول صبح به دیدار پیامبر می رفت و آنگاه یکدیگر را شاداب ودر آغوش می کشیدند و احوال هم را می پرسیدند. آندو بزرگوار اوقات زیادی از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش می پرداختند و گاه علی (ع) خالصانه عرق از پیشانی پیامبر (ص) پاک می کرد و ا یشان نیز صمیمانه از او تشکر می نمود.

علی (ع) خود در این باره می فرمایند : ((پیامبر (ص) مرا در دامن خود پرورید. من کودک بودم، پیامبر مرا چون فرزند خود در آغوش گرمش می فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جای می داد... هرگز نیافت که من دروغی بگویم و در کردار من اشتباهی رخ دهد. من همچون بچه شتری تازه که پیوسته به دنبال مادرش هست، به دنبال او می رفتم. او هر روز نکته های تازه ای از اخلاق را برای من آشکار می ساخت. و مرا فرمان میداد که در خط او حرکت کنم. آن حضرت مدتی از سال در کوه حرا به سر می برد و کسی جز من او را نمی دید... من نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی خوش ودل انگیز نبوت را احساس می کردم.. موقعیتی که من در محضر رسول الله داشتم برای هیچ کس نبود.))

- بسیار خوب!‌ تمام این حرفها درست! اما حضرت علی، پیامبر را می دیده اند، وجودشان را لمس می کرده و به ایشان اقتدا می کرده اند اما من چه؟! من که حضرت علی را نمی بینم، چگونه         می توانم از ایشان الگو بگیریم؟!

- تاریخ که روح، افعال و رفتار امیرالمؤمنین را دیده و نقل کرده است. از او استفاده کن! از دیدگان تاریخ!

- آری! مگر تو نمی گفتی الگویی می خواهی که تو را به شور بیاورد. آنچه می تواند یک جوان را به شور بیاورد، دیدن حماسه آفرینی ها و شورمندی های کسی است که به او علاقمند است. حال چه کس دیگری را سراغ داری که به اندازه امیرالمؤمنین ، حماسه آفریده باشد. در همان کودکی که مصادف بود با آغاز بعثت پیامبر، کودکانی که به تحریک مشرکان،‌پیامبر را آزار می دادند و سنگ می پراندند، با شجاعت از اطراف پیامبر دور می کرد. چه کسی ، شب را در بستری پر خطر بجای دیگری،بجای محبوبش خوابیده و از آن شب به عنوان لذتبخش ترین شب عمرش یاد کرده است؟ مگر رشادتهای امیرالمؤمنین را در جنگ بدر نشنیده ای؟! آن هنگام او فقط 25 سال داشته است و به گفته مورخین نیمی از کشته شدگان این جنگ با ضرب شمشیر علی (ع) از پای در آمده بودند. می دانی در جنگ احد زمانیکه علی (ع) 26 سال داشت،انجا که در همان اوائل جنگ پرچمدار9 لشکر دشمن را بهخاک انداخت و بعد هم هنگامی که پیامبر در خطرمحاصره بود پروانه وار به دور آن حضرت می چرخید و از وجود مبارکشان محافظت می کرد همه مردم چه ندایی را از آسمان شنیدند:

  ((لا فتی الا علی،‌ لا سیف الا ذوالفقار))

((علی از همه جوانها بهتر است و ذوالفقار او از همه شمشیرها برنده تر))

- اما جنگ خندق و شجاعت بی همتای علی (ع) و داوطلب شدن ایشان جهت مبارزه با عمروبن عبدود یکی از نیرومندترین مردان عرب آری همانجا بود که پیامبر به واسطه اخلاص علی (ع) در این مقابله بی نظیر فرمود :

(( ضربه علی یوم الخندق، افضل من عباده الثقلین))

به راستی که چنین حمله ای در وصف هیچ دلیر مرد دیگری بیان نشده! در آن زمان امیرالمؤمنین 28 سال بیشتر نداشت!

در جنگ خیبر نیز هنگامیکه تمام مردان با تجربه و جنگ دیده سپاه اسلام، شکست خورده بازگشتند، علی (ع) به میدان آمد و با فتح قلعه محکم و مقاوم خیبر آن پیروزی بزرگ را برای اسلام به ارمغان آورد.

به راستی که هیچ جوان دیگری،‌ چنین جوانی پرشور و هیجان انگیزی نداشته است.

همه مردان بزرگ تاریخ بشریت و پیشاپیش همه آنان علی (ع) در دوران جوانی از رموز موفقیت خود بهره برده، راههای پرپیچ و خم آن را با درخشندگی پشت سر نهاده،  توانسته اند کارهای بزرگی را به انجام رسانند.

تفریح و شادی علی (ع)

- می دانی ای دوست عزیز: من هم حرفهای تو را می پذیرم. اما جنگ و شور و حماسه فقط بخشی از زندگی انسان است. جیزهای دیگری هم هستند که آدمی باید به آنها هم توجه کند. الگوی کامل، باید در آن زمینه ها هم حرف برای گفتن داشته باشد. اینطور نیست؟

- حتماً همینطور است. و من به تو می گویم که امیرالمؤمنین در آن موارد هم، الگویی قابل قبول و کامل ارایه می دهد. آخر تو درباره زندگی امیرالمؤمنین چه فکر کرده ای؟

فکر می کنی تمام زندگی حضرت علی (ع) در جنگ و عبادت خلاصه شده؟

 

- یعنی اینطور نبوده است؟!

- نه که نبوده است! حضرت علی (ع)، مردی خوش رو و خندان بوده اند. همیشه تبسم خوش آیندی بر لب داشته اند که دل مؤمنان را شاد می کرده است. ایشان تفریح هم می کرده اند. منتها تفریح در دیدگاه علی (ع) ولگردی و اتلاف وقت یا روز را به شب رساندن نبود.

- پس تفریح علی (ع) چگونه بود ؟

علی (ع) کار را تفریح می دانست.

تفریح او را، مسافرت، کمک به دیگران، تحصیل و تدریس، سرودن، نوشتن، حفظ و قرائت قرآن، مباحثه، نگریستن به طبیعت و ورزش تشکیل می داد. پرداختن به ورزشهای شمشیربازی، پرتاب نیزه، اسب سواری، کشتی، وزنه برداری و شرکت در مسابقات ورزشی هم برای ایشان جنبه تفریح داشته است.

- چقدر جالب بوده است! احتمالاً به دلیل همین دیدگاه امیرالمؤمنین نسبت به تفریح و زندگی بوده است که اگر سرتاسر زندگی شان را مرور کنیم،‌ لحظه ای توقف و سکون در آن نمی یابیم. گویی حتی یک لحظه هم با لحظه قبلی شان مشابه نبوده است. و درست به دلیل همین دیدگاه بود که شوخی و خنده هم در سیره مولای متقیان، شکل دیگری داشت.

- مگر شوخی و خنده علی (ع) چگونه بود؟

امیرالمؤمنین اهل شوخی و مزاح بود، اما نه شوخی های زننده و بی مزه! بلکه مزاح های معنادار و آموزنده!

هرگاه که یکی از یاران و دوستانش را غمگین و گرفته می دید، با شوخی او را خوشحال می کرد تا اندکی از اندوهش کم شود. از همه مهمتر اینکه، شادی علی (ع) هنگامی بود که یک کافر، مسلمان می شد. جنگی به پیروزی ختم می شد، غذایی به فقیر می رساند، دل غمدیده ای را شاد می کرد،‌مشکلی را از کسی مرتفع می کرد و کودک یتیمی را ذوق زده می نمود. نکته دیگر هم این بود که مولای متقیان در شوخی هایش مراقب و محافظ حدود شرعی بود تا حتی به شوخی دروغ نگوید،‌ دل مؤمنی را نشکند یا با زن و دختر نامحرمی، شوخی ننماید.

علی و ارتباط با زنان و دختران

- به طور مثال همین چگونگی ارتباط داشتن با زنها و دخترهای نامحرم در جامعه، یکی از معضلات امروز ما جوانها است. بخاطر اینکه نه الگوی مناسبی در مورد آ‌ن ارائه شده و نه دیدگاه دین در مورد آن به خوبی مشخص و تبیین شده است. تازه، تندروی ها و کج رویهای گروهها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را هم به آن اضافه کن.

اگر به سیره امیرالمؤمنین دقت کنی،‌می بینی که حضرت علی (ع) در سنین جوانی با زنان سالخورده اسلام سلام و احوالپرسی می نمود ولی با دختران و زنان جوان نه! حتی سلام هم نمی کرد. در حالیکه پیامبر در همان زمان با زنان و دختران هم سلام و احوالپرسی می کردند. چون زمانی که علی (ع) 20 ساله و درعنفوان جوانی چنین عمل می نمود، پیامبر اکرم (ص) قریب 50 سال از عمر شریفشان می گذشت بنابراین از آنجا که احتمال پیش آمدن گناه دست کم برای طرف مقابل دور از ذهن نبود،‌علی (ع) این تربیت شده مکتب پیامبر به عنوان یک جوان سعی داشت مسائل ارتباطی و حدود بین دختر و پسر یا به عبارتی زن و مرد را مراعات کند. هر چند وجود نازنین آن حضرت مبرا و پاکیزه از هر گونه آلودگی بود.

از طرفی پیامبر سه دختر جوان به نامهای زینب، ام کلثوم و فاطمه در خانه داشتند. حضرت علی (ع) با اینکه از کودکی به این خانه رفت و آمد داشتند،‌ اما در این رفت و آمدها نهایت دقت را به عمل می آوردند. در حالیکه همین علی (ع) در دوران خلافتش، وقتی که حدود 60 سال سن داشت و همسر شهیدی را نیازمند کمک دید، به یاری او شتافت.

 

پس در ارتباط با افراد نامحرم ،‌چیزی که بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد

نیت و انگیزه طرفین و از همه مهمتر عدم امکان وجود مفسده درا ین ارتباط برای هر دو نفر است!

یاری رساندن به نیازمند و در طلب رضای خدا آنهم در حد ضرورت مطلوب است و لیکن این سیره جدای از بهانه جویی برای آشنایی و استمتاعات و لذت جویی و هرگونه آلودگی دیگر است.

به راستی که کسی چون حضرت علی (ع)، در سنین جوانی اش و در ریزترین حرکات و رفتارهایش بهترین الگوی نسل جوان ماست.

حضرت علی الگوی تولید وکار

- تو میدانی امیرالمؤمنین از چه جهت ما را به خانه اش دعوت کرده است؟

- من، چیزی نمی دانم. فقط چشمانم به آن کیسه بزرگ پر از پولی است که پای غلام علی با آن برخورد کرد.

- آیا می دانی علی اینهمه پول را از کجا آورده است؟

- چرا از خودش نمی پرسی؟

- یا علی! این پولهای زیاد کجا بوده است؟

- این پولها از آن کسی است که مال ندارد.

- منظور علی از این جمله چه بود؟

- یادت هست که چندی قبل، علی با پیراهن کهنه ای از کنار ما رد شد و ما با لحنی تمسخرآمیز و متلک گونه فقر و و تهی دستی علی را به رخ او کشیدیم. غلامش می گفت پس از آن جریان، علی به او گفته است امسال خرماها را به فقرا ندهد. بلکه خرماها را به بازرگانان بفروشد و پول آنها را جمع کند. حال هم ما را در اینجا جمع کرده است تا به ما بفهماند که او مردی دارا و ثروتمند است. اما با بخشیدن اموالش به فقرا، چیزی از آن را برای خود نگاه نمی دارد.

احتمالاً، حال هم قصد دارد این پولها را میان مستمندانی که هر سال برایشان خرما می فرستاد، تقسیم کند.

بعضی علی (ع) را به علم زیادش می شناسند و بعضی حیران عدالتش هستند. بعضی شیدای غیرتمندی اش هستند. بعضی هم مبهوت جنگاوری اش. اما کمتر کسی علی را اسوه و سمبل کار و تولید اقتصادی می شناسد. علی از همان دوران کودکی وبعدها نوجوانی و جوانی اش مشغول کار و فعالیت شد. از کودکی تا کهنسالی تا آنجایی که وقت و فرصت به او اجازه می داد، کار می کرد و خرج زندگانی اش را تأمین می نمود. در تمام این دوران هم :

مشروعیت کار برای علی (ع) مهم بود، نه نوع و مقبولیتش!

به همین جهت هم، ‌امام را در دورانهای مختلف عمرشان در کارهای گوناگون و مختلفی        می بینیم. در جوانی با شتری برای مردم مشکهای آب را حمل می نمود و آنها را در اختیار آنان قرار می داد و آنها را در اختیار آنان قرار می داد تا مخارجش تأمین شود. با کاشت درخت و بنای باغها، با حفر قنات و چاهها زمین را آباد می کرد و چرخ اقتصادی را به چرخش درمی آورد. او کار می کرد و درآمدش را انفاق می نمود. با اینکه بعدها یکی از پردرآمدترین انسانهای زمان خودش شده بود، اما باز هم به اموالش دل نمی بست. خود می فرماید :

صدقه ای که من از مال خودم خارج می کنم، اگر مابین همه بنی هاشم تقسیم کنم، آنها را کفایت می کند.

و اینهمه از آن رو بود که امیرالمؤمنین بزرگترین دشمن فقر و نداری بود. در کلامی به فرزندش محمد حنفیه می فرماید :

پسرم من از فقر بر تو می ترسم. از آن به خدا پناه ببر! چرا که فقر دین انسان را ناقص و عقل و اندیشه او را مشوش و مردم را نسبت به او،‌ و او را نسبت به مردم بدبین می سازد.

او دشمن فقر بود. سفارش می کرد که هرکس باید با کار و کوشش، از دچار شدن خانواده اش به فقر و مکنت جلوگیری کند و پس از آن هم در آمدش را به کمک و یاری فقرا، اختصاص دهد. امیرالمؤمنین کاری را که در جهت مبارزه با فقر انجام می شد امری مقدس و در ردیف جهاد         فی سبیل الله به حساب می آورد. از همین رو هم بود که مولای مؤمنان علاقمند بود تا از دسترنج خودش به تأمین زندگی اش بپردازد. حتی در دوران خلافت هم که کار و وظیفه اش سنگین، و فعالیتش زیادتر بود- امیرالمؤمنین بر کشوری وسیع حکومت می کرد که چندین برابر ایران فعالی است و به عزل و نصب و بازرسی و حسابرسی می پرداخت- با اینکه کارهای خلافت  خسته اش می کرد، اما همچنان تأکید داشت که از دسترنج خودش امرار معاش کند و از بیت المال مصرف نکند. و نقل است حتی پس از بیعت مردم با ایشان در امر خلافت، به مزرعه رفت و مشغول کار و زراعت خویش شد.

آری! بی رغبتی به دنیا، بابنای دنیا که خدای متعال آنرا وظیفه همگان قرار داده است،‌منافات ندارد. شیوه امیرالمؤمنین که تربیت یافته اسلام است به ما می فهماند :

دنیا را بسازید، زمین را آباد کنید، ثروت ایجاد کنید، اما دل نبندید! اسیر آن نشوید، تا راحت بتوانید در راه خدا انفاق کنید. هر چه می توانید ثروت تولید کنید،‌اما خودتان کمتر مصرف کنید! 

منبع:www.emamali.net

انتشار نسخه جدید کتاب رکورد ها(بنیاد گینس)

انتشار نسخه جدید کتاب رکوردهای جهان
جام جم آنلاین: بنیاد گینس ، نسخه سال 2009 کتاب رکوردهای جهان را با پیوستن بخشهای جدیدی نظیر عکسهای سه بعدی و یک جفت عینک مخصوص به دیدن عکسهای سه بعدی در شمارگانی میلیونی در سراسر جهان توزیع کرد.

 گزارش اسوشیتدپرس، انتظار می رود با افزایش 60 درصدی حجم کتاب فروش نسخه جدید از تمام دوره ها بیشتر باشد.

انتشار کتاب رکوردهای گینس از سال 1955 به همت یک افسر ارتش ایرلند آغاز شده و تا کنون ادامه دارد و بنیاد گینس که امروزه بانی انتشار آن است همه ساله سعی می کند با جمع آوری حدنصابهای ویژه از وقایع خاص در سراسر جهان این مجموعه سرگرم کننده را غنی تر کرده و به فروش بالاتری برساند.

همه ساله کتاب رکوردهای گینس به بیش از 20 زبان زنده دنیا ترجمه و در سراسر جهان توزیع می شود