بیماری هلندی به انگلیسی (Dutch disease) یک مفهوم اقتصادی است که چگونه استفاده از درآمد منابع طبیعی(مثلاً درآمدهای نفتی کشور خودمان) باعث افول در تولید میشود. این عنوان در سال 1977 برای نامگذاری پدیده کاهش تولید در هلند پس از کشف گاز طبیعی در دهه 60 بوجود آمد. "بیماری هلندی" در واقع یک مفهوم اقتصادی است برای توضیح رابطه بین بهره برداری از منابع طبیعی و کاهش تولید. به این صورت که افزایش در منافع به دست آمده از منابع طبیعی (مانند نفت و گاز)به دلیل اینکه (تبادل ارز)exchange rate را افزایش میدهد، تولید را در اقتصاد یک کشور کاهش میدهد. البته نمی توان گفت که همیشه این بیماری باعث کاهش تولید میشود و ممکن است عوامل دیگر موثر باشند.
این نامگذاری به این دلیل انجام شده است که اولین بار در کشور هلند رخ داد. در سال 1977 نشریه اکونومیست لندن، در توصیف و تشریح این پدیده ظاهراً عجیب، برای نخستین بار اصطلاح بیماری هلندی را بکار برد که در دهه 70 میلادی تعدادی از کشورهای دیگر، از جمله انگلستان را مبتلا ساخته بود. اگر به زبان خیلی ساده بخواهیم بیان کنیم این عارضه زمانی رخ می دهد که درآمد یک کشور بر اثر عوامل فصلی به صورت ناگهانی افزایش می یابد و متولیان اقتصاد کلان (دولت ) هم با تصور دائمی بودن این درآمد آن را در جامعه تزریق می کنند. تا اینجای کار اتفاق خاصی نیافتاده است . درآمد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل شده است. اما با افزایش درآمد ،تقاضا هم افزایش پیدا می کند اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی انجام شود، عرضه جوابگوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم می خورد ، در نتیجه قیمت ها افزایش می یابد. در یک روند طبیعی قیمت ها تا سقفی بالا می روند و با یک تاخیر زمانی تولید افزایش پیدا می کند و در نهایت پس از مدتی عرضه و تقاضا به تعادل قبل بر می گردند. اما بیماری هلندی از زمانی رخ می دهد که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد کارزار می شود و سعی می کند به طور مصنوعی و از طریقی غیر از افزایش تولید قیمت ها را پایین نگه دارد.دولت متوصل به واردات کالاهای مصرفی ارزان می شود .
این مسأله همچنین قیمت نسبی کالاهای وارداتی را نیز پائین میآورد، درحالیکه قیمتهای صادراتی برای مصرفکنندگان خارجی بالا میرود. این مسأله انتقال منابع تولیدی و تقاضای داخلی از بخش تولیدی به بخش غیر قابل تجارت را تشدید میکند. چرا که منابعی چون سرمایه و کار برای برآورده ساختن افزایش تقاضای داخلی به بخش تولید کالاهای غیرقابل تجارت (مبادله نشدنی) داخلی و همچنین به بخش نفتی به سوی رونق، انتقال مییابد هر دوی این انتقالات میزان تولید را د ربخش صادرات سنتی که اکنون دچار وقفه شده کاهش میدهند و منجر به فرآیندی میگردد که در اقتصاد کشورهای صنعتی شده به صنعت زدائی (Deindustrialisation) مرسوم شدهاست و کل این فرآیند با عنوان «تأثیر انتقال منابع» شناخته شدهاست.
به زبان ساده و خلاصه ؛ نظریه بیماری هلندی بیان می کند که با فروش منابع طبیعی و وارد شدن ارز خارجی به کشور(خصوصا هنگام افزایش قیمت های نفتی)، پول داخلی تقویت شده و درنتیجه بخش قابل تجارت بدون منابع طبیعی(شامل صنعت و کشاورزی) به علت گرانتر شدن صادرات و ارزان تر شدن واردات، به شدت ضربه دیده و تضعیف می شود. و قیمت کالاهای غیر قابل تجارت همانند خدمات و همچنین زمین و مسکن، به شدت افزایش می یابد. چرا که این پولی که وارد اقتصاد شده باید طوری خرج شود، کالاهای قابل تجارت که مثال ملموسش این روزها میوه و شکر و … است وارد می شود و بنابر تئوری، قیمت این کالاها چندان افزایش پیدا نمی کند. اما قیمت کالاهایی مثل زمین و مسکن و کرایه تاکسی و … به شدت افزایش می یابد چرا که قابل وارد کردن نیستند. همین است که می بینید در عرض 2 سال قیمت مسکن حدود 150 درصد افزایش پیدا می کند! چرا که در این 2 سال بیش از 140 میلیارد دلار وارد اقتصاد شده است.(بعبارتی تورم زمین و مسکن این روزها چندین برابر تورم زمین و مسکن دوره خاتمی است.)
این مشکلات ساختاری هستند و نه با نظریه بیماری هلندی بلکه با نظریه مصیبت(نفرین) منابع تاحدود بسیار زیادی قابل توضیح اند .
مورد بدخیم بیماری هلندی ( بررسی کشور نیجریه ) :
درنیجریه در نیمه دهه 1970 و بار دیگر در اوایل دهه 1980 ، قیمت های بالاتر صادرات نفتی درآمد بادآورده ای ایجاد کرد که به محصول ناخالص داخلی غیرمعدنی 23 درصد افزود . درآن زمان که یکی از میدان های اصلی نبرد در نیجریه ، مالیات ستانی و مخارج دولتی بود ، تحت این نوع فشارها ، دولت نیجریه تمامی درآمدهای بادآورده خود را خرج کرد . سرمایه گذاری عمومی از 4 درصد به 30 درصد محصول ناخالص داخلی غیرمعدنی بالا رفت و حقوق میانگین برای خدمات غیرنظامی در 1975 دو برابر شد . بسیاری از درآمدهای تازه به دست آمده ، برای طرح های اسراف گرایانه به هدر رفت اولین بادآورده نفتی فقط اشتهای مالی را بیشتر کرد :
از 1981 تا 1984 ، کسری بودجه به 12 درصد میانگین محصول ناخالص داخلی غیرمعدنی رسید . مازاد نقدینگی باعث ایجاد تورم شده و قیمت ها را افزایش داد ، درحالی که بانک مرکزی نرخ اسمی ارز را ثابت نگه داشته بود ،تا 1984 نرخ واقعی ارز تقریباً سه برابر سطحش از 1970 تا 1972 تقویت شد .
قبل از پایان دهه ، در 1984 ، صادرات غیرنفتی در نیجریه تقریباً 90 درصد سقوط کرد و به خاطر آنکه کشاورزان ازلحاظ سیاسی سهم کمی در جامعه داشتند ، مبلغ اندکی از بـادآورده نفتی دربخش کشاورزی سرمایه گذاری شد ، درحالی که برعکس آن مبالغ هنگفتی در زیربنا و صنعت خرج و تلف شد و بدین ترتیب از 1973 تا 1984 مقدار صادرات کشاورزی به بیش از دو سوم سقوط کرد . از 1972 تا 1981 ، رشد درمحصول ناخالص داخلی غیرمعدنی رقم قابل قبول 3/5 درصد بود ، اما این تنها 60درصد میزان رشد در خلال پنج سال قبل از رونق قیمت نفت بودپس میتوان نتیجه گرفت که نیجریه بدون رونق نفتی خود ممکن بود بهتر عمل کند .
نروژیها از بلایی که بر سر هلندیها آمد، درس گرفتند و با تاسیس صندوق ذخیره ارزی، به جای اینکه درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام را در بودجههای سالانه ریخته و بودجه را آلوده کنند، آن را به این صندوق فروختند و به بیماری هلندی دچار نشدند. صندوق یاد شده چند کاربرد عمده دارد; اول اینکه درآمد حاصل از ثروت ملی یک کشور را از نظر زمانی و توزیع بین نسلی، به شکلی مناسب مدیریت میکند تا نسلهای بعد، احساس زیان نکنند. دوم اینکه این صندوق در تثبیت نرخ ارز و جلوگیری از شوکهای ناشی از نوسان نرخ ارز و یا میزان ارز در یک کشور تاثیر بسیار کارآمدی دارند. سوم، با ایجاد موانع شدید قانونی، دست دولت از این ثروت بادآورده کوتاه شده و دولت صرفا به کارایی اقتصادی بخش خصوصی و مالیاتی که از این بخش دریافت میدارد، بسنده کرده و علاوه بر اینکه به دولتی پاسخگو و کوچک و با تمرکز حداقلی تبدیل میشود، تمام تلاش خود را برای ایجاد زمینههای موفقیت بخش خصوصی ایجاد کرده و خود را بعنوان رقیب بخش خصوصی در نظر نمیگیرد. و در آخر اینکه این صندوق سبب کسب اعتبار جهانی برای کشور مورد نظر شده و مسبب ورود سرمایه گذاران خارجی به آن کشور میشود.(اگر سیاست نروژ را در نظر بگیریم که منابع حاصل از این صندوق را صرفا در کشورهای دیگر سرمایه گذاری میکند، این اعتبار آفرینی و قدرت چانه زنی کشور در عرصه جهانی چندین برابر میگردد.) البته تاسیس این صندوق پیشنیازهایی دارد، که اگر مهیا نشوند، این صندوق نمیتواند به وظایف اصلی خود عمل نماید.از جمله اینکه لازم است تا ساختار سیاسی کشور به گونهای نهادینه شده و سیستماتیک، دستش از این صندوق برای مصرف آن در داخل، کوتاه باشد و نیز لازم است، شفافیت کامل از نظر دخل و خرج در مدیریت صندوق وجود داشته باشد به گونهای که هماکنون مدیریت این صندوق در نروژ با شفافیت کامل عمل میکند. به طوری که هر شهروند نروژی میتواند هر لحظه از جریان فعالیتهای این صندوق آگاه شود
تورم مهارنشدنی ، ناکارآمدی در تخصیص منابع ارزی و رفتار مصرفی خاص بیماری هلندی ، خود را به اقتصاد هلند تحمیل کرد . بعدها نروژیها از این اتفاق درس گرفتند و با ایجاد صندوق ذخیره ارزی نفت ، به جای اینکه درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام در بودجههای سالانه محاسبه نمایند، آن را به این صندوق ریخته و به بیماری هلندی دچار نشدند . بانک جهانی درسالهای اخیر به دولتهای صادرکننده نفت که دارای صندوق ذخیره ارزی میباشند توصیههایی میکند ، اول اینکه درآمد حاصل از ثروت ملی یک کشور را ازنظر زمانی و توزیع بین نسلی ، به شکلی مناسب مدیریت کنند که آنها احساس زیان نکنند . دوم اینکه این صندوقها در تثبیت نرخ ارز و جلوگیری از شوکهای ناشی ازنوسان نرخ ارز و یا میزان ارز دریک کشور کارآمدی داشته باشند . بانک جهانی به کشورهایی که این صندوقها را تاسیس کردهاند همچنین توصیه میکند که باید شفافیت کامل ازنظر دخل وخرج درمدیریت صندوقها وجود داشته باشد به گونهای که هم اکنون مدیریت این صندوق در نروژ با شفافیت کامل عمل میکند.
منبع:وب سایت آقای فریدون کدخدایی آرانی
سلام
خوبین؟
چه وبلاگ قشنگی دارین
خیلی زیبا و با سلیقه بود
به من سر بزنید
حتما سر بزنید
راستی آگه میشه مارو جزو پیونهای وبتون بزارید
و به ما هم بگید تا شما رو لینک کنید
نظر هم یادتون نره
بابای
سلام
شما با قرار دادن لینک ما در وبلاگ خود vpn (فیلترشکن) جایزه می گیرید
به مدت یک ماه لینک ما بگذارید در ضمن باید بهترین جای وبلاگ بگذارید
آدرس لینک : http://shop3dh.mihanblog.com/post/8
نام لینک : سریال جومونگ 4500 تومان
آی دی برا تماس با ما : badboy_eshgh2
سلام من شما را با نام ***مطالب جالب و دانلود موزیک***
لینک کردم شما هم منو با نام جدیدترین مدلهای سال ۲۰۰۹ لینک کنید بعد بهم خبر بدید مرسی