تو که نیستی غم غربت با منه
همیشه یه دنیا حسرت با منه
تو که نیستی روزا با شب یکی اَن
هر دوشون تاریکن و تاریکی اَن
با تو ماهو همه جا می بینم
حتی خورشیدو شبا می بینم
بی تو این دنیا که تو چنگ منه
دیگه چنگی به دلم نمی زنه
می دونستی پیش تو گیره دلم
می دونستی بری می میره دلم
سلام. جواب قبلیم به نظرتون رو دیدم مثل اینکه سوءتفاهم شده من در شهر خودم نیستم!یعنی اصلا دراستان خودم نیستم!منظورم از شهر ،شهر خودم نبود که قرار بود شورش شود!من اطلاعات تهران رو از یک سری منابع ....می دونم.من تو تهران تحصیل نمی کنم.امیدوارم این سوءتفاهمات برطرف شده باشه.در مورد سوالتون تو بلاگ خودم جواب دادم.
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
غلامرضا طریقی میگه :
هرچه هستی بمان که من بی تو، هستی بی هویتی هستم
مثل ماهی بدون زیبایی ، مثل سنگی بدون سنگینی
شاید منظورش اینه که وقتی آدم عاشق کسی یا چیزی میشه شیفته باطن اوست نه ظاهر
ممنون
به نظر من این شعرها همشون الکیه.انسان باید در عمل عشقشو ثابت کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتی در عمل نشون داده شه پس این شعرا الکی نیست
ولی بیشترانسانها این شعرهارو میگن ولی عمل نمیکنند
همون اقلیت که عمل میکنن من منظورم اوناست..
پس امیدوارم انسانها وقتی عاشق میشن.با عشقشون مثل یک شی استفاده نکنند.و نیندازشون دور.........
ممنونم از سایت خیلی خوبتون.
از طرف یک شی دور ریخته شده.
موردی که شما میگید عاشق واقعی نیست چون عاشق واقعی معشوقشو به دید یک شی نگاه نمیکنه..
موفق باشین
قشنگ بود
مرسی