گلی گم کرده ام ...می جویم ... اورا

به هر گل می رسم می بویم او را ...

نظرات 9 + ارسال نظر
یک دانشجوی پزشکی سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:18 ب.ظ

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور!

منتظریم

آن شرلی سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:21 ب.ظ

با با کجایی ؟این چه گلی که هنوز پیداش نکردی .زودتر پیداش کن بیا اگه کمکی از دست ما بر میاد بگو .
یه موقع از شوخی هام ناراحت نشی .
اگه دوست نداری بگو .راستی شما دانشجو اقتصادی یا حسابداری ؟تو پروفایلت نوشته حسابداری !نکنه بازم عیب از چشمای منه ...نه.

چند روزی حس نتو ندارم
نمیدونم چرا
رشتم حسابداریه ولی علاقه زیادی به اقتصاد دارم البته دوتاش در خیلی دورس مشابهن

آنی چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:02 ق.ظ

چرا حسش نیست ؟مشکلی که پیش نیومده ؟
منم بعضی وقتها فکر می کنم یک روز خسته میشم وولش می کنم ووبلاگ تعطیل. اما کی نمیدونم!

نه بعضی وقتا اینطوری میشم
تعطیل؟؟

علی راد چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:54 ق.ظ http://novin21.blogsky.com

سلام
انشا ا... که به مراد دلت برسی
من بخاطر موزیک زیبای وبلاگت اومدم اول صبحی بعد از یه خواب راحت خیلی می چسبه دارم گوش می کنم یاد سریال قصه های مجید می افتم شاید هم برای همون سریال باشه دیدی ببه همینراحتی می شه از زندگی لذت برد پس سخت نگیر مرد باش
در مورد مسابقه ی وبلاگم هم زیاد سخت نگیر
بی تو مهتاب مشیری رو برات می زارم یه خورده نشاط بیای ولی زیاد توهم نزن


بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم


در نهانخانه جانم، گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید


یادم امد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی چند برآن جوی نشستیم


تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت


آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام


خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب


شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


یادم آمد تو به من گفتی
از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن


آب آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی گذران است
باش فردا که دلت با دگران است


تافراموش کنی چندی از این شهر سفر کن


با تو گفتم ، حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم


روز اول که دل من به تمنای تو پرزد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نرمیدم، نگسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم ، نتوانم


اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت


اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید


یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسسنم، نرمیدم
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگرهم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم ...

به به
چه شعرزیبایی بود
واقعا ممنون
حتما نگهش میدارم
نه بابا متوهم نمیشم

یک دانشجوی پزشکی چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:35 ب.ظ

سلام.امیدوارم زندگی به خوشی باشه.
من که دیگه..........

شما که دیگه..؟
حتما دنبال شهریورید
دی...

آن شرلی چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:40 ب.ظ

کوچه های سرد وتاریک شبای شهرمان
می کند روشن چراغ خاطرات سبزمان
کوچه در دامن اندوه شب ...

منم شعر بالایی را که دیدم جو گیر شدم این شعر را چند سال پیش خودم سرودم که کلی ادامه داره البته از همان شعر بالایی الهام گرفتم تا حالا جایی لوش ندادم اما شاید یه روز بنویسمش تو وبم

پس خوب شعر میگین
لطفا ادامشو هم تو یه پست بزارین
اولش که قشنگ بود

آنی چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:53 ب.ظ

خوب شعر میگفتم تا اینکه یکی ر..د به احساساتم ودیگه حسش پرید .
راستش این بهترین شعری بود که گفتم می خواستم بعد از مرگم کشف بشه شایدم میترسم یکی ازم بدزدش وبه اسم خودش چاپ کنه راه حلی سراغ داری
...لب فرو بسته چو دیواران سرد
اینچنین ما بی غم وشادان وگرم وپر خروش..

همین الان تو وبتون به اسم خودتون منتشر کنین.

آنی پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ق.ظ

الان که نمی تونم چون یه جای دیگه است .یعنی خانه مامانم تو یه کمد که هنوز یه سری لوازم انجاست همشو هم حفظ نیستم. سر فرصت

عجب دفتر شعری دارین شما
فکر نکنم بتونن بدزدنش وبه اسم دیگری چاپ بشه

آنی پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:14 ب.ظ

آره تو گاو صندوق قایمش کردم نیست همه شعراش عطیقه اند
مثل خودمان
نه بابا زیاد نیستند همش چند تاست .

حتما خیلی با ارزشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد