ترترین سفر به ارزیل

جای همه دوستان پر که جمعه باز رفته بودیم ارزیل .نگین چقدر خوش گذرونیند و یه پاتون همیشه اونجاست نه بابا واسه اینه که باید بریم و کارای ملکو باغات رو برسیم .ما کجا و خوش گذرانی کجا 

این باری که رفتم زیاد نچسبید . معلولا قبل سفر اگه با میل و رغبت نرم اینطوری میشه .مثل اینکه از قبل میدونستم که بهم نمیچسبه شایدم دلیلش این بود که همتا نداشتم و تنها بودمI don't know - New!..بی خیال 

این سفر چند تا ترین داشته مثل: 

بیشترین تعداد چای خوردن اونم ۴ بار. اونم چای هیزم(به به) 

کاری ترین سفر: جاتون پر خیلی کار کردم و خسته شدم .یه جورایی هم ضد حال بود 

ترسناک ترین صحنه: 

شب بود داییم گفت بیا باهم بریم باغ پشت واسه آبیاری باغ .کارمون این بود بریم حدود دویست متر اونورتر  جریان آب رو عوض کنیم تا آب بیاد باغ ما. در یک صحنه که خیلیم تاریک بود من میخواستم از یک مانع عبور کنم وقتی خواستم پامو بلند کنم سایه پام که خیلیم سیاه بودو دیدم وحشت زده فکر کردم که یه موجودی بهم حمله ور شدحسابی یخمون آب شد 

تازه ترین کلمه ای که از یک دهاتی شنیدم: عداوت(اگه گفتین معنیش چی میشه؟؟

متنوع ترین رانندگی : که ماشین عمومو رانندگی میکردم اینبار جاتون خالی  واسم لذت بخش بود 

پ.ن : 

ابراهیم زاده (سرمربی ذوب آهن: از اینکه سه گل از تراکتور نخوردیم خوشحالم(بایدم خوشحال باشی)

نظرات 12 + ارسال نظر
یک دانشجوی پزشکی شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:19 ب.ظ

پس خوش گذشت!
کجاش ترسناک بود؟!!!!!معلومه زیاد فیلم تخیلی می بینین

همه جاش
اگه جای من بودین میدیدین
نه نمیبینم .نه وقتشو دارم نه حسشو

دکی بارونی شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:06 ب.ظ

چایی خور مگه روستایی ها نمی دونن عدوات چیه؟!
بابا من روستایی هایی دیدم که از خیلی از ما شهریا بیشتر حالیشون بوده.

درسته
ولی از یک پیرزن بی سواد جالب بود

آن شرلی شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:19 ب.ظ http://sokout2.blogsky.com

آخ که چای دودی چه می چسبه یه چند تایی جای ما می خوردی
عجب صحنه ترسناکی بوده آدمو یاد کلبه وحشت می ندازه
خسته نباشی

خوردیم
شاید حق با شماست
ممنون

الیماه شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:17 ب.ظ

سلام دوست عزیز و قدیمی
خوبین ؟
ایشالا همیشه بهتون خوش بگذره
ببخشید چندم مدت سر نمیزدم

سلام
ممنون
کم کم نگرا میشدیم
نه خواهش میکنم
شما هم موفق باشین

الهه شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:22 ب.ظ http://myeli.blogsky.com/

جالب بود
مخصوصا عداوت از همه ی ترین ها به نظرم ترین تر بود

بلی برا منم خیلی جالب بود

یک دانشجوی پزشکی شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:50 ب.ظ

فعلا که ینست البته همون لحظه آنی که نمیاد ساعت 12030 سب بیاین نگاه کنین اگر باز نیومده باشه به من خبر بدین بخواین خودمم می رم می بینم.ولی فکر نمی کنم موردی باشه میاد یک کم صبر کنین

اوکی
شما که شب زنده دارین آخر وقت یه نگا بندازین دیگه
اگرم نشد خودتون پسوردشو میدونین
زحمتش با شما(عجب آدم یخه بگیریم)
.....

آنی شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:54 ب.ظ

حالا معنی این عداوت چی بود ترکیه ؟

اگه اشتباه نکنم یعنی دشمنی
نه عربیه

یک دانشجوی پزشکی یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:04 ق.ظ

کدوم نظر؟من همه رو گشتم دکتر الی نظر عمومی نداده که؟!

اشتباهی شد منظورم مهندس الی بود

ان شرلی یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:42 ق.ظ

می دونستم عداوت به معنی دشمنییه اما شما یه جوری نوشتید اگه گفتین معنیش چیه که ما فکر کردیم یه چیز دیگه است یا شاید ترکی باشه

دی
مااینیم دیگـــــــه

آن شرلی یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:48 ق.ظ

راستی یادم رفت بگم که کلی سفارش تراختور را کردیم تا ذوب آهن قبول کرد به خاطر ما ایندفعه از پیروزی چشم پوشی کنه وبه مساوی رضایت بد هد
قابلی نداشت

شرمنده ولی قبل از شما من بهشون گفتم سخت نگیرن بی چاره ذوب اهن گناه داره والا سوراخین همیشه

پریسا یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:52 ب.ظ http://www.nemikhambozorghsham.blogfa.com

من آپیده شدم

مگه چنتا گل خوردن؟!

هوس چای کردم

خسته نباشی واقعا! اون صحنه خیلی ترس داشت آیا؟!

جدیدا از این هم خوشم اومده ==>

صفر صفر شد
امشب یه مطلب باز در مورد چای دارم
حتما بیاین
دی

آنی یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ب.ظ

آخر فصل می بینیم کی ...
گر صبر کنی ...

زمستون یا تابستون دی...
ز گوره حلوا سازی.................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد