به گزارش ایسنا، اکونومیست در گزارش ماه ژوئن 2009 خود نیز همچون گزارش پیشین نرخ تورم ایران را در سال گذشته 5/25درصد برآورد کرد و پیشبینی کرد که این شاخص در سال جاری به 1/19درصد کاهش یابد.
به نوشته اکونومیست، آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی ایران نشان میدهند که در سال مالی 2008 میانگین نرخ تورم ایران به 5/25درصد رسیده است که از تورم 1/17درصدی ثبت شده در سال پیش از آن افزایش زیادی نشان میدهد.
همچنین به اعتقاد اکونومیست گزارشهای مختلف نشان میدهد که قیمت اقلام و خدمات ضروری در ایران افزایش زیادی یافته و هزینههای وارداتی هم در حال رشد است. با توجه به اینکه احتمال دارد سیاست مالی دولت همچنان توسعهای باقی بماند، انتظار میرود فشارهای تورمی طی سالهای آینده همچنان وجود داشته باشد و قیمت کالاها اگرچه کاهش یافته، اما در سطح بالایی باقی بماند.
بنابراین اکونومیست پیشبینی میکند که تداوم روند نزولی، نرخ تورم ایران در سال 89 را به 5/16درصد خواهد رساند که این شاخص طی سالهای 1390 و 91 به ترتیب معادل 14 و 1/13درصد خواهد بود. در همین حال انتظار میرود که در سال 1392 تورم 5/11درصدی برای کشور به ثبت برسد.
این در حالی است که چندی پیش بانک مرکزی ایران اعلام کرد: خلاصه نتایج به دست آمده از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران براساس سال پایه 100= 1383 (359 قلم کالا و خدمت) در اردیبهشتماه 1388 به شرح ذیل است:
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در اردیبهشتماه 1388 نسبت به ماه قبل 2/1درصد افزایش یافت.
در مقایسه با ماه مشابه سال قبل، رشد شاخص مذکور در اردیبهشتماه به 15درصد رسید که نشان دهنده ادامه روند کاهشی است.
یادآور میشود که در مهرماه 1387 نرخ رشد شاخص مذکور 5/29درصد بوده که تا اردیبهشتماه 1388، معادل 5/14واحد درصد از رشد شاخص قیمت کاسته شده است. نرخ تورم در 12 ماه منتهی به اردیبهشتماه سال 1388 نسبت به 12 ماه منتهی به اردیبهشتماه سال 1387 معادل 6/23درصد است.
لازم به توضیح است که نرخ تورم در 12 ماه منتهی به فروردینماه 1388 نسبت به 12 ماه منتهی به فروردینماه 1387 معادل 5/24درصد بود که نشاندهنده ادامه آهنگ کاهش رشد نرخ تورم در اردیبهشتماه است.
منبع<روزنامه دنیای اقتصاد
سلطان سنجر پادشاه دودمان سلجوقی هنگامی که وارد شهر کرمان شد دریافت مردم شهر دچار بغض و ناراحتی هستند رایزنان خویش را فرا خواند و علت را جویا شد ، گفتند بسیاری از کارمندان دستگاه دیوانی بر مردم شهر فشار آورده و از جایگاه خویش سوء استفاده می کنند
.
فرمانروای ایران همان جا استاندار کرمان را از کار بر کنار نمود با اینکه از نزدیکانش بود و یکی از اتابکان ( ریش سفیدان )را برکار گمارد . گروهی نزد فرمانروا آمده و گفتند سردی مردم از کارمندان دون پایه است نه از حاکم رشید کرمان .
سلطان سنجر خندید و گفت : مردم آنقدر دانا هستند که می فهمند بدکرداری کارمندان برخواسته از پشتیبان آنهاست .
سپس ادامه داد آبادانی ایران با مردم رنجور راه به جایی نخواهد برد .
ارد بزرگ اندیشمند و متفکر کشورمان می گوید : ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است .
سلطان سنجر پادشاه دودمان سلجوقیان به نیکی پی به ریشه درد برده و آن را بر طرف نمود
این رویداد مربوط یکی از کلاسهای تدریس پروفسور حسابی می باشد:
آخر ساعت بود زمان کلاس کم کم رو به پایان بود که ناگهان یک دانشجوی دوره دکترای نروژی با بالابردن دستش انگار می خواست سوالی را مطرح کند ، به او اجازه دادم تا سوالی که دارد عنوان کند.آنگاه اینچنین سوالی مطرح کرد: استاد،شما که از جهان سوم می آیید،جهان سوم کجاست ؟؟
.من در جواب مطلبی را فی البداهه گفتم که روز به روز بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنم به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند،خانه اش خراب می شود
و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد
کاش جهان ما جهان سوم نبود .واگر بود اینچنین نبود
پ.ن :شاید برا برخی دوستان این سوال مطرح بشه چرا میگن جهان سوم ؟؟.در جواب باید بگم بعد از جنگ جهانی دوم و دو قطبی شدن دنیا بین بلوک غرب که همان آمریکا وحامیان آن وبلوک شرق که اتحادیه جماهیر شوروی را تشکیل میداد.در این زمان کشورهای بلوک غرب به جهان اول وکشورهای بلوک شرق به جهان دوم معروف بودن همچنین کشورهای که جزو این دو گروه نبودند وکشورهای توسعه نیافته وضعیفی بودند به عنوان جهان سوم شناخته میشدند علاوه بر این سه گروه برخی از کشورهای بسیار فقیر مخصوصا بعضی کشورهای آفریقایی که واقعا زیر خط فقر بودند جهان چهارم لقب گرفتند ولی اکنون دیگر جهان چهارم مستعمل نمی شود.همچنین چهان دوم بعد از فروپاشی شوروی عملا از بین رفت و در حال حاضر مطرح نیست...