دیگر گذشته،از سروسامان من نپرس من بی تو دست از این سروسامان کشیده ام
نه دل دارم که بشکنی نه جون دارم فدات کنم نه پای موندن منی نه می تونم رهات کنم
نمی شه با تو باشم و اسیر دست غم نشم فقط می خوام با خواستنت تا هستم از تو کم نشم